آدن است دیگر دلش محبت سارا یی می خواهد ^___^
یادش بخیر پارسال همین موقه ها
تمرین میکردیم زود بیدار شیم
ساعت 8 صُبح سک سک می کردیم
من دوباره میخوابیدم سارا م دستبند درست میکرد :دی
آدن است دیگر دلش محبت سارا یی می خواهد ^___^
یادش بخیر پارسال همین موقه ها
تمرین میکردیم زود بیدار شیم
ساعت 8 صُبح سک سک می کردیم
من دوباره میخوابیدم سارا م دستبند درست میکرد :دی
دقیقا اول راهنمایی تا سوم راهنمایی
( حسِ مادر بزرگ بودن بهم دست داده ، بچه های الان نمیدونن راهنمایی چیه :/ )
هر وقت بارون میبارید به زور پدرِ گرامُ میشوندیم پشتِ ماشین که بنده رو ببرن بیرون بارون ببینیم :دی
ایشون اول عکس بودن به یادِ اون روزها تبدیل به نقاشی شدن :)
دستورِ اکید هم صادر میشد آهنگ غمگین پلی شود
شما هم با آهنگ منُ ببخش از هومن سزاور از منظره بارونی لذت ببیرید :)
وقتی بعد از مدت ها یک آیکون رو میشه دید !!
امروز یادم افتاده بود عــــــــه نت بینزی هم وجود داره !!
چرا من انقد به رشته م خیانت می کنم ://
+ وقتی فلفل 12 ساله ی خونه یه رژ دست می گیره و یه لب غنچه میکنه و یه چیک عکس می گیره و عکسی که رو پروفایل تلگرامش جا خوش میکنه من دیگه حرفی ندارم :|||
+ چن روزه حالم خوب نیست ، پیش به سوی خوبی
+ بعدا نوشت : جمعه ها روز شخم زنی است ، حالا شخم زنی روح باشه یا درایو عکس حتا :)
یاد اون روزی که اینو واسه دوستای بلاگیم درست کردم بخیر :))
کلی موج مثبت بود :)