آخرش اومد
جمعه, ۱۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۱۳ ب.ظ
در حساس ترین لحظات زندگیم زنده کش شدم
در فرجه ی درس خواندن برای ارشد !
شاید بشه گفت آخرین آزمون مهم زندگی تحصیلیم!
و درست تو همین لحظه های مهم پر شدم از بی حوصلگی ، بی رمقی ، افسردگی ، ترس از آینده و هزار نوع حس مزاحم دیگه !
ولی با تموم اینا از زیر خاکستر درونیم یه شعله ی کوچولو اراده هنوز روشن ئه فک کنم ، امیدوارم بتونیم به همدیگه کمک کنیم
+ می خواستم از ( لابه لای زندگی ) کوچ کنم ولی فک کنم الان آمادگی تغییر مکان رو ندارم !
+ نوشته ی یکی از بلاگرا شبیه جادو سیاهِ ، یه چیزی تو مایه های فیلم friend request بعضی وقت ها عمیقا ازش میترسم !
۹۶/۰۸/۱۲