در لابه لای زندگی :)

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

بی خوابی مصداقِ برزخ جهنمی

جمعه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۰۱ ب.ظ

داستان از 2 بامداد شرو میشه ، وقتی که پدرِ گرام همه ی فیلم ها و سریال های محبوبش رو نگا می کنه و کندی کراش تا چن ساعت بعد متوقف می شه ، و خاموشی در خانه رسمن آغاز میشه 

ساعت 2:30 مودم خاموش ، یه نگا به سقف ، خوابیدن به پهلو راست ، خوندنِ 216 پی ام نخونده ی تلگرام 

ساعت 3:00 زوق زوق کردن پهلو راست ، چرخیدن به چپ ، باز به درِ تو رفته کمدت خیره میشی ( این تو رفتگی نتیجه ی حمله عصبی خواهر دیوانه مان است  ) همچنان که به درِ تو رفته زل زدی افکارت با سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت به عقب میره 

استاپ ، موقعیت زمانی ، کلاس چهارم  ، کنفرانس ریاضی بزرگان ریاضی کشور ، اسمِ اون خانومه چی بود ؟ همون خانومه که عضو هیئت علمی ریاضی دانشگاه تهران بود ؟ همون خانومه که با دخترش هم بازی شده بودم تو کنفرانس ، اااااااااه یادم نمیاد 

ساعت 3:40 زوق زوق کردنِ پهلو چپم ، خوابیدن به پشت :

روشن کردنِ مودم : 125 تا پی ام ، ااااااااااه بازم همون پسره که یه ترم مهمان بود با یکی از دخترایِ کلاس تو گروه دارن چت میکنن 

اووووووووو نهههههههه وای فای گوشی بابا روشنه ، صدای پی امای تلگرامش از پایین شنیده میشه 

افکار هجومی : یهووویی باز کردنِ درِ اتاقم توسط پدرِ خشمگین ، کوبیدنِ مودم به دیوار 

 ساعت 4:10 خاموش کردن مودم 

مرتب کردنِ اتاقم ، گرفتنِ 11 بار فال ورق ، هر بار یه چیزی در میاد !!

ساعت 5:30 روشن کردن مودم : دیدن نوتیفیکیشنای اینستاگرام ، این دوستِ چش آبی خنگنمون بازم ما رو اشتباهی منشن کرده !!

افکارِ هجومی : شکستنِ در اتاقمان توسطِ پدر خشمگین با کمربند ، تیکه تیکه کردن مودم با کمربند توسطِ پدر خشمگین 

ساعت 5:50 خاموش کردنِ مودم ، پرش زیرِ پتو از شدت یخ زدگی بادِ کولر ،

5:50 تا 7 انگار خوابیده م ، ساعت 7:00 : گیییییییییییو گییییییییییییییو صدای آب میوه گیری 

اااااااااه باز بابای از جان گذشته ی ما واسه ته تغاری لوسش آب هویج تدارک دیده آخه ته تفاری خونه امروز امتحان داره 

بازم چشام سنگین میشه 

ساعت 12:45 ، بی انرژی روزمان را آغاز میکنیم :/

 توضیح نوشت 1 : وقتی کلاس جهارم به سر می بردم یه جُنگِ ریاضی در شهرِ ما برگزار شد که هماهنگی اون جنگ رو پدرِ گرامِ ما انجام میدادن از این جهت من کامل در اون جنگ حضور داشتم 

توضیح نوشت 2 : دختری که با اون پسرِ مهمان چت می کرد همون دختره س که رو پروفایلش زده زندگی بدون امیر حسین خر است !


عکس هایی از دختر پسرهای بدون لباس درحال خواب

۹۴/۰۵/۱۶
aden

نظرات  (۹)

۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۷ فرشاد اشتری
زیبااااا بود
پاسخ:
امثال شما هنووووووووز منقرض نشده ؟ :///
فیرست لایکر :|||
برای دوست کامنت اولی‌مون: خسته نباشی دلاور، خدا قوت دلاور :|
پاسخ:
الان شما موجبِ تزریقِ انگیزه در وجودِ فیرست لایکرها شدین :دی
پدر چه روحیه ی لطیفی دارن... خخخخ 
خو بخواب دیگه
پاسخ:
پدر روحیه لطیفی داره هاااا 
اونا همش تصوراتم بود :)))))))))
چیزی مثله بی خوابی برات پیش اومده ؟؟؟؟؟؟
۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۷ فاطمه (خودکار بیک)
این آقای کامنت اول تو وبلاگ ای مختلف با همین متن کامنت دید شده 
پوکر فیس :||||
من افکارهجومیت را عاشقم ؛)))
پاسخ:
گویا همه زخم خوردن :دی
افکار هجومی :دی
پدر خشمگین :دی
+من بی مودم میمیرم،فقط با یاد مودم آروم میگیرم
:|
کامنت اول :|
اصلا روحیه وبلاگنویسی رو از آدم میگیرن :|

پاسخ:
پدرِ با جذبه :دی
+ من نیز :||
 این دوستِ کامنت اولیمون ترور نشه صلوات :)))))))))
۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۸ مبهم الملوک
بی خوابی بد دردیه ....!!
خدای یاریمان دهد
پاسخ:
بد آقاااااااا بددددد :////
آمین ...
عجب!!
افکار هجوم اورده ت منو کشت :))))
پاسخ:
:دی 
خودمان را نیز :)))
نور چشمانم!! چراغ وای فای
وای بر جای بی نت وای وای....!
.
یه ایتو پدرایی دوست دارم! ( بهمون سبک جناب خانی)
.
و البته درستش اینه روز از موقعی شروع بشه که از خواب بیدار می شی  نه از صبح :)
پاسخ:
عجب شعری :))))

همه آقایون عجیب موافق پدر سالارین :دی 
فطعن :))))
زیباااااا بود
  :)))))))
پاسخ:
بله خیلی زیباست :)))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">